گیسو نیا، مدیر «مرکز اسناد حقوق بشر ایران» که در آمریکا مشغول فعالیت است با رادیو فردا در مورد پروزه جدید این نهاد برای «بازگرداندن توجه جامعه جهانی به مردم ایران»، به گفتگو نشسته است.
شما قصد دارید از طریق پروژه «قفل گشایی از ایران» (UnlockIran) اطلاع رسانی کنید. ممکن است توضیح بدهید که از چه کانال هایی این کار را انجام خواهید داد؟
بر اساس یک نظر سنجی که به تازگی توسط مؤسسه تحقیقاتی زاگبی انجام شد، مردم ایران افزایش آزادی های مدنی و برابری جنسی را با فاصله بسیار از غنی سازی هسته ای در صدر خواسته های خود قرار داده اند. اگرچه، در سایه پوشش بین المللی و توجه وسیع رسانه ای به گفت و گوهای هسته ای میان ایران و کشور های گروه ۱+۵، این واقعیت به احتمال قوی از دید یک ناظر معمولی مخفی خواهد ماند.
با هدف قابل درک کردن این اطلاعات برای توده مخاطب بین المللی، و ارائه نمونه داستان صدها زندانی در بند، بر روی ده گروه اصلی زندانیان حقوق بشری تمرکز کرده ایم که، از جمله، پرونده های شناخته شده ای را شامل می شوند: از وکیل، روزنامه نگار، بلاگر، کارشناس فنی گرفته تا مثلاً یک دانشجو. برای این ده گروه اصلی هم، روایت هر زندانی را به نمایندگی از طیف خودش، به طور دقیق بررسی و ثبت کردیم و در سایتی که به همین قصد به شکل مصور طراحی شده انتشار دادیم تا کاربران بتوانند خودشان داستان زندانی را مطالعه کنند، متن ها و تصاویر قوی ارائه شده در شبکه های را ببینند و به خواست خود در فضای اینترنت یا خارج از آن در این زمینه فعالیت کنند.
هسته اصلی مرکز اسناد حقوق بشر ایران از گروهی حقوقدان تشکیل شده و کار اصلی ما هم تهیه گزارش های حقوق بشری موضوعی و تحلیل های دقیق حقوقی است که هر کدامش ۵۰ الی ۱۰۰ صفحه است. اگرچه این قبیل مطالب برای آژانس های سازمان ملل متحد، دادگاه های پناهندگی و در پرونده های موجود علیه ناقضان حقوق بشر کاربرد دارند، مخاطبان آشنا با اینترنت – که این روزها عادت به مطالعه متن های ۱۴۰ حرفی، یا چه بسا کوتاهتر، دارند – علاقه چندانی به این قبیل مطالب نشان نمی دهند. بنابراین، به دنبال راهی رفتیم که نتیجه کار مرکز اسناد حقوق بشر ایران درباره زندانیان حقوق بشری و وضعیت زندانیان را به طیف وسیع تری از مخاطبان ارائه دهد. با این هدف، به جای اینکه این مجموعه را نوپا و جدید تلقی کنیم، شخصاً به آن به چشم یک روش جدید برای انتشار اطلاعات مرکز اسناد حقوق بشر ایران نگاه می کنم که از سال ۲۰۰۴ به جمع آوری اطلاعات پرداخته است.
نظام حقوقی بین المللی در آن مجموعه به شکلی بود که تأثیر آنی داشت که نه فقط در زمینه به دادگاه عدالت کشاندن مسؤولان جنایات جمعی بود، که پایه ای شده بود برای آشتی و راهکاری برای جوامع دچار کشمکش و عاملی بازدارنده در مقابل ناقضان احتمالی در آینده. به رغم آنکه در حال حاضر هیچ مجرایی برای پیگیری شکایات قربانیان نقض حقوق بشر توسط حکومت ایران وجود ندارد، اطلاع رسانی در افزایش آگاهی و توجه جهانی به این امر در کمک به ایجاد تحولی مثبت در ایران و گسترش مکانیسم های برقراری عدالت در این کشور بسیار مؤثر است. طرحی مانند قفل گشایی از ایران با هدف هدایت گفت و گوی جهانی درباره ایران به سوی تأکید بیشتر بر مسائل حقوق بشر، با هدف ایجاد حرکت در این مسیر است. در عین حال باید توجه داشت که به رغم آنکه فعالیت های متعدد در پروژه قفل گشایی از ایران کوتاه مدت بوده (راه اندازی وب سایت تعاملی (اینتراکتیو)، جمع آوری امضا برای طومار Change.org، توئیت و انتشار مطالب از طریق کانال های اجتماعی مان) اهدافِ کُلی این طرح طولانی مدت است.
ناظران دلایل مختلفی را برای این افزایش برشمرده اند – از جمله جنگ داخلی قدرت که موجب شده تندروهای درون قوه قضائیه به قصد تضعیف روحانی در عرصه جهانی اعدام های مربوط به قاچاق مواد مخدر را افزایش دهند، این در حالی است که دولت نیز در بحبوحه شرایط بد اقتصادی ناشی از تحریم ها، دور جدیدی از تلاش برای ارتباط با جهان را آغاز کرده است. اما فارغ از دلیل افزایش اعدام ها، واقعیت این است که در شرایطی که جهان در حال حرکت به سوی لغو مجازات اعدام است، ایران به شدت در جهتی مخالف این جریان حرکت می کند. حق حیات یکی از حقوق اولیه انسانی است که در موازین مطرح در میثاق های بین المللی تصریح شده و ایران هم از امضا کنندگان آن است.
بنابراین اعدام اشخاص به دلیل ارتکاب به جرایمی که برمبنای حقوق بین الملل «جرم های جدی» محسوب نشده، روند دادرسی شان ناقص بوده و دچار کاستی های عمده، نمی تواند ادامه پیدا کند.