Site icon Iran Human Rights Documentation Center

Reza Alijani’s Letter to Officials

          
          ابن مامه ک،زسوک بک زندانحر ما اس ´´مو-ها~´´ خطاب مه تک تک اعضای تمو،ای
          محالا اهنیت هلب نوشته ~شوت که.
          
          تردیک به دو سال ببگیری مستمر و ابدار اعت ی زحرکنثبده خانواد ۵ و وکلای
          معتترو یبکیر و بب اعنتابب دید ۵ از دسنکا ۵ فصابپ، ما افراد و _مادهای
          مغنلقب از فوای مقتنه )در مجلس ننشص ا، میربه و فضابیه و هیئت مربوط
          به م سیدگب به وهتعبین زندائبات میاسب و... )که حدود 40 ابدار و همبق
          تفداا نامه فکاری را نبز تتامل مب شود( به نقطه کوم و بن بسر رسیده است.
          طمه مکرر ظلم به من و ما )یند ۵ و دو دوست هم برونده( و نفض مکرر حفوت
          اولبه مان با افکار عمومپ ار طرتق رسانه های جمعب و مدنب یا گوتق های
          بسمه و سکبق مسثو) ۵ پرونده مواجه گرد بده امسر.
          
          ~ و اجعا~ و فانوت سکتب در حن من و ما به حد اقراط و حمب مرز
          وفا~آمبری وسبده امسر که در سطور بعد اتناوه ای بدان خواها آمد.
          
          بنا به ثننبده های مکرر یرومد ۵ فبلب ما ) 5 ) مفر ~ . مذ~( در رایطه یا
          ثتعیه 26 دادکا ۵ اتنقلاب )برونده ملب _ هت هبب حا( مربوط به سال 79 و نت
          بروتد ۵ ما اسه تقر( در م اهه با دانثنک ه لامریوط په سال 82 (، ربر تطر تنورا؟
          عا~ امتیت هلب فرا- کزقنه امسر>
          
          فاحرا فتارث ثیتر فسثول اپن مروشده و بروتاه های منئماپه که در ا،دپپات
          سپاسپ وااپه ´`اطلاعاث قواری~´ >حئواثده مب ثشرد با 7 نر و بیششر ام روسای
          حمهوو و شق ه قمثااببه ~مائثئد. پس طپپعپ امسر که چئپق فئپجه گرقنه نئمود
          
          که آئات پئتئنبباما- و پثتمئکرمپ های جدی دارنا که ~نواتند در برابر کل هو ۵
        
          
          مجربه )و از جمله نرهاد اطلاعائپ ان( و در براپر مسثو 7 ن طاهرا پا 7 ئژ شود در
          قو ۵ ئئصاپبه ایسنادگ کتد و خط آنا~ )مپشب پر آزادی ما( را نغوائند. و اما ابا
          ا- شورا په دمپال احئئات حئ هسر با خبر و اپن که ا> طب موازی خط این
          ئنسررا را حواحعد خو ائد پا نه، در روزهای ایئد ۵ مئنئغص حواها فنمد. اها این
          شاهه په اپن دلیل مثنمعص نوشته مپ ئتمود که ٠
          
          کاسه مپر من )و ما( پر انز اپن همه ظلم و اجعاق و گائو<ثنکپ اپکر لپوپر
          شده امسر و سپر بپکپری های خانواده و وکلا )اعم از د_ها دیدار و د~ها
          مکانبه( مبر بپانگر استیصال آمان امسر. من )و ما( تاکنون خود په طوم
          
          مسشقم برخورد ویژهای با این سبر داتئه ابم و دندا~ بر جگر وهادیو که
          سیر اطا)وم سا~ها و برخور دهای خانواده ها و وکلا مه سرانجام برسد و هم
          اینکه حساسین ئئکمت ائکژ و فو 3 العادهای که ~ مزموم تا حد ترسبم
          ئضاوپر و توهم های مالیغولیا~ دریام ۵ ما وسعت و مئمدت یافنه مود، حسر
          گردد و با کاهش یابا. اما ابشک ما لبربژ مئمدن این پیمائه دیگر م ا~ حژ ئسدید
          اقداما لا اعترا~ به صوم لا مسئغیم باف نماند ۵ امسر. اعضای ان ئنئورا
          قطعا مطلعنا که اپن اعنرامئان ~نوائد در عرصه اهکار عمومب، ابعاد داخلپ
          و پین المللپ بپاپد. ار آ> جا که ابپز امعکاس و تپعالا آن برای اعمای آن ئئئورا
          که په طور طپپعپ دارای حسامسین و هسثو~ سبا~ . امنپئپ هسئند
          مورد ئوجه حواها پود، بمده حراستم از قبل ان تئمورا را دم جرپا ۵ گوار دهم. و
          ترچپعم به طوم ئئطو اپن امسر که در همپئ جا و همپئ مرحله په اپن طلم و
          ئائون~ فاحننی پایا~ داده مئموت.
          
          اپن فئمورا جدا از مسثولالا گوای _هم کنسرو، افراد گوئاگوئپ ار طیف های
          محتلف درو~ حاکمیت م ا دم پر ~گیرد، بنابرا بئ جدا از ان که اینک در حد
          پا لاتربن ومادحای ئصمپم گپرئد ۵ مپاسب _ امپنپ است، مجموعه ای
          دربرگیرئده و ئراگپر ار حا~ را میر ممایمدکپ مپ کند. مناپراین ٠
          
          اگر در ~ ائدا مان اعترا مئپ مئده با دیگرا لا، _امدها و ئپعائپ پرای ما
          داشته پا مئمد، په طور مستئئپم اعمنای معترم اپن ئنئورا . علاو ۵ پر دیگر
          ئهادها و مئا مات . مسئول خواهنا پود.
        
          
          اها صورمنه مسئله چبعسر_
          
          علبرغم آن که از فبل دم جرما~ پروند ۵ ملب - مذهبب ها بوده ابد و سباری از
          اعضای نشرم ا نبر بما به افنصاثان فنغلب و ارنباطب ابکر در حربان امر
          فراردام ند، اما __ بادآوری فسردهای از صورن مسئله را برا بنان ننس
          
          مب دهم.
          
          یتند> در تنسنتم اسقفک 74 دو عحل کنام بت _اتاق سز»»یری مجله ابو!فه تزدا(
          دسنکیر نمدم. فبل ا.: من~ آذ_،ت ههتسعر< سعا،بقد و هک ی ٠ _بز فیتر دسنکیر
          فنمعک. یودتد>.. یسز، ا: آن نیز ذز 1 ‌» ا،سغفک عحاافک ٠ متآن تقک اد ذیکزی او نحندالان
          علت ، قه شب. د،_نکیر شه ثد-> آن جه بر ابن حمو در سبر بارجومب ها،
          ننکبل پروند ۵ و دادگاه گذمسر مار ۵ به اط)، مفامان گو ماگون و ببز افکار
          عصرمب رسبد ۵ اسز، بنذ~-ثتت - آف <وندد پس از گاراذ یعلسر.فذ متهک د
          
          یام یت بد:. که به طتر مکرر _ یاذجه بیدهاا؟ تثفیانه یا صرب و فتنتر قمر! ۵ یو» و
          ه مپر؟ کزدشز ثننتژ قا» و تبر ااتفوا:>یجه د جقد ها» اذت یعحعید آزا» ثنهدم و بیمرو
          ار نننعکبل، دادگاه په 6٠ ساک فبسز، و ٥0 ئمدل محر وهتت اجنمماعب حعکوو
          ئثتد-. دتکتر د)د ۶5 ...ایبفه به طو< فاهسر، . در اهنر فثعبه ٠ تعتوبل ها گرد بد که
          بدونه قهر و اقعنا» مین د و گفته مب فنمد که روال دادگا ۵ انغلاب در ابن نخه
          بروندهها همبننهه مه ابن گونه اسز. )کوبا برای ابن که از اوران ابن
          
          دادنا مه ها ~ کسب بناهندگب مباسب اسنه ده ننشرا مه صورن بک روال
          معمولب اسز اد،اف مه فئکل عبرفانونب بعنب بدون مهر و امضا، به محکوهان
          دادگاه نعوبل مب گردد(، په خر حاک در ~ فنفبر به آز حکم یدوی اعتتواقر
          
          ~> ۵ ،
          
          دم 24 قر داد ها ۵ یار د~پکر اپو یار په اتهاه ئعویک دائتنئچو_ن په اقنشر سز و
          احلال دم ا<مییت هلپ و مساثلپ از ایق دمسر پا وداثئت شردم. در اپقدا فثژلم
          پر.ی پیدا> کوات نمپ دانم چه چیو ئاهعلوهپ زبر و رو ثئئد و مسیاری از
          
          ئوئتنه ها و کشب عیر مرتبط با اتهاه و حتب عکس ه‌ » نوا،ها و نوتننه های
          پژوهنئب و مطپوعاتب مربوط به همسره یدو< نوحه په تومنبعاث و اعنراصات
          من توسط مامورات مئبط ثئمد،
        
          
          ..جو~ در اپن مونده نبز حصراه با عنرب و شتم آغاز شد و طبق روبه
          فرسوبه باا چشف بند< ورو. به دیوار و ‌«یپز، بان نیز بپر اا: تحمل ،.مهه ر _ه و نیم
          !>نفرادی به یک اتا- ~ _فارنمره منتقل فثدمر. »ر -~~ که ٠ کل
          
          بازجک سرهاه به 20 . سک غثشز نححدکشید و آخرین آن فا ٦9 تیر 82 بود، اها
          مفچنان دم انفرادی بو؟مز نا دم تارین 5 آبان هاه 82 )عمزفان با مسزر لیکابو
          نحاایندذ وید ٠۵ ی زها: هلک. برای .سیذگد~ به وضه آزادی بوان »ر ایران( به اتک کد
          ~ تغییر مکان یافتم. )فسن اان که جهدم م وز بعد از ورود به ا<ک، جحعحد،
          وقتد طیاف رسیه کحد به وضعیت زندانیانک سیاسپ به ااث قحاان ا~.مد داادمسران
          
          ثهوان در. بزاپر طحانک جمو کله یکد از ذ:رای دولت نیز حخوم داثنت به هن>
          وعد‌» آزادی دم >هفته آینده .ک داد!(.
          
          وضعبت ضوابط و ادام ه اننرادی های این زهدان وبزه نیز در ابتدا بسیام ناشیا مه و
          اقتضای بود. به طور مثال خمه زنک انیان فعبهو یودیم ک چشم بند در سالن
          انفبرادی بابرهنه م ۵١ بموببر در حائسر که خود آه یان با فغتن‌» و دهپ پسر راه
          سر.فتند . یک حوله کوچک برای خشک کردن »شت و صه رت مفحد دادنا و
          مغنبه م ببردشر با آستبن م وپوش زندان دست و هورتمان را خثنمک کنبو . با
          
          وجود شدت کرجای هوا در تابستان یک ظرف کوچک پط~ آب هم دم
          سلولم ما نبرد ~ نک ب ان ۵ فکر ~کر؟،ند فقط م وزی سه بار <ید زند 1 نیک ن راا به
          دستنشربسر میرند و بیشتو از سه بار را یا ~بردند یا با تعلل~ بسیار ~بردند
          )در حالب که در خمه زندان ها معمولآ روزی 6 بار زندا~ انفرادی را به
          
          دستنشر~ ~مرند. این مسئله ~ در زندان 59 سباه در عشر لاآماد در
          سال 79.80 که در آن جا بوده وایز بود( و... و مدت ها طول کننید تا مسائل
          
          ابتدا~ م ایه در زندان های انفرادی توسط مسثه لین این بازداتتگا ۵ که دو،
          سه سا~ بود بذیرای زندانیان انفرادی بود بذیرفته شود. من خودو یک بار در
          یک از نقب ها به علت دل پیچه متمد بدی که دا~ و کده مراجعه نط مبآن
          برای بردن به دستنشر~، در ~ یک شب دوبار معبور شدو دم ظرف یک بار
          مصر~ که صبعانه ~دادند هدفحه کنو و اوستان دیگری هم بودنا که به
          ~ بر~ مماری ها دچار تکور ادرام بودنا و مجمور ~ثثدند در داخل لیوان
        
          
          یا ظروف دیگری در سلول ادرار کتمد.
          
          هولژ ٠ قانوبدشکنب هر ‌«جویبرحا ذشیزرشبذثحد> .یژ. پزهتعه تیر بحدحمشا،سر
          است: )از جمله بازداننمت ا ورقه ای غیرر~ که جملا~ را روی یک ورفه
          امتعا~ موشته مود، بازدانثمت بدون هیژ ´´مستند´ای مرای اثبالا ادعاها و
          
          ارها مات . اتهاما~ که در یرومد ۵ ها~ از این نخه ظاهرا قرار است پس از
          بارداشت، با اقرار خود متهم یا ادعای بر~ مت همان علیه بر~ دیگر ´´اتمات
          شود!، ~ عده تمدبد هرام ٠ رداشت بجز 3.4 نوبت در ~ 7 ) ماه )از 2٩ فرداد
          82 نا 30 _مر 83 که تبدمل قرار شدممرا، علم‌» سوا)ثنه مکقرو عحوفتآ خان ام
          نبرفی شده. نثتتپنژ‌» منتتاا>ید. عدف د،بدار با ونجل تا او لب‌» هنزخمحد نر ارذ،ب نهشت مک ۵
          ) 8 اوخامه. ا،ز زنک اف • ک بعه لخا با ببکپزی هدای مکور پسر> او یک سرال و )ندثیبه
          ا.فنا´ژه د<په از ذز زنه افز ذاد ۵ شد . اعتوادکیرد به نور و اجور و قش‌« جشسر. و
          زفی اغد از برننر> افن اد چتوان تر بر وثذه فی به، فحبن بنعکل. گرفتن ~حبه
          ثثوپزپوند_ از ا~ذ ٠ ه ‌».<،‌« اما معر جمد اقرار و ادعای به اجبار احد نثمد ۵ که آن
          دوسنا~ نیز بلافاصله پس از خرهن از زهدان به نسرد ماحوا و تکذیب گهته های
          تحت فشار اظ هار متمده خود پرداختفد، پرومد ۵ ما چنان حا~ مود که مرد ۵ متمور
          هم برای ما گربه کرد! )دم باره این امر ~توانید به طور مستقیم از _مادهای
          امنسر و یا ار هصن دستگاه فضایب و فنعبه مربوطه بروند ۵ . شعبه 26 .
          استقلاه کنیا(. البمه ٩ فا 1 ن تصمیمرگیز بپثمت پسوند» حرف 9 _ ک هلسر و
          
          بندی شان را به طوم شثاهپ به ما اظمار کودنا و مسئله 1 ~ آن ها ~
          بود که آندانه تخوم مد 5 تمذ ما دو میان هئسر . فذهبیدها ایفا کوده ایم و نیو
          ثثفن و ارثباظئو بوز کنه تنوم مسرکنفد ها ا دانتتکاه ها دک شته ایخو. جدا از
          صعسز و ست این تصویرها و تصورها سوال این است که انثکال این کار حا در
          کجا ست؟ آیا آرما- انقلاب بزرگ مردو ایران علیه م ریم استبدادی و وابسته
          گذنثته آرادی و عدالت و استقلال نموده است و مذحب نیز در پرتو ممبن
          آرمان ها تفسیر و تعبیر نمب نثمد ۵ است؟ آیا هصین ادعا که بجر برای یک عده
          و طبف مثنفص، حق خرک و فعا~ )در خوره فردی و ~، حز~ و
          دانثنمکا~ و...( برای دیگران فیمسر و آن حا حق فعا~ و نفس کنیدن و
        
          
          طرد اندینمه های هر~ و سیامسر و تاریغب و... خود را مدارنا، _هر
          نایبای بر ایی داعیه ~زند که انقلاب بزرگ مردو ایران توسط عده ای به
          انعراف رفته و از مسبر آرمان های خود خامز شده است:
          
          سر بازجوی ~ بازجو~ ما در آخرین دید ارس با تاکید بر ایکه ابی جملاتننی را
          فراتر از سیر بازجو بب ۵ و بلوف ها و بلیتیک فایب که بازجو و ت هم به هم
          مدزننا، بدانم> به من مه صراحت گفت فکاه اانظاوا´ )که اسم مستعار خود
          
          آفایا~ و حا میان بالا~شان و اط لاعات موازی است( به سما سه نعر ~
          سیا ۵ اسز. شماها از نظر ما از دست وفنه اید. )منظورش م ا من چنین
          ههصدو که اصلای ناپذیریم!(. دفعه پعذ دیکژفه ٠ به اتهاا اخلا_ اهنیتا بلکه، په
          ائفامژ´´ا،~ ١ ژپه ٠ ~ به :ندان خواهئید آقذ م یا ایر< که ‌« بیژود ٠ په ~ نترفند
          خئواغپبرژد اقغله ٠ انثژ، ذقیط فحیو، پوز:. و المپته ٠ فرفسرد هوه یلافامله داجراکیه
          سعپذ> گحکز-(~ ثذ(< آآقایان در سیر بازجو~ها بارها امکیره های ا~
          و فراقانو~شان را دم برخورد با ما با فاکید اظ هام ~کردند. آن ها نه کاری به
          فانون دا تتند و نه به اهدان و آرمان های انقلاب.
          
          اما بزم کان حربا~ که ما بدا~ متسبب خود از اندیشمندان و فعالا~
          حستند که در آن انقلاب بزرگ علیه زندان و شکنجه و استبداد، محلبه ظلم و
          ستم و استعمام، محلبه وا~ و سلطه و غارت و محلبه _هل و تعمیق و
          استعمار، به ~خود مبارزه کرده و مغتب کشیدها مد. پس از آن نیز در
          حد توان خود به فاصله کیری و زاویه با~ حاکمبت با آن اهدان نمز نقد و
          اعنرا هر دا تتته اند. هر چند هر جربا~ دارای طیف های ~ است و نیز
          هیژ جربا~ عاری از عیب و خطا فیسر> اما از ~زدن های امبسر .
          اطلاعا~ پیشینه تک تک این افراد در زندان امنسر 59 )در سا‌»های 79 و
          8٩ ( جه حا~ مه دست آمد؟ جز آن که نتوانستند مفکله منعف جدی
          
          سیا~، ما~، اخلا~ و<.. مدآن متسب سازنا و _هاینا ادها مات
          پرطمطراق اولیه به حد مسائل ده د~ خون نشر اکاذبب و توهین و افنرا
          تقلیل پیدا کرد؟
          
          پرونده گنو~ از آن ~ عبسرنر است و مه نعبیر بر~ از مسثولان قضا~
        
          
          ا´خا~ امسر.
          
          به هر حال ~گیرندگان پیرامون پروند ۵ ما پس ار ما_ها کس و فوس در
          ٣3 اردیبره شنته فا 83۵ فی م قه ای را به ما نشان دادند )وبه تعیمر خودشان املاغ
          
          کردنا( که بیانگر ~ شدذ حکم بدوکد ما دم بروند ۵ هلب . مذ~ها بود.
          این وم نمه فی طبق فعموک ههو و ااهضاد ند 1 نثت. بنده در پایین آن ورقه فقط
          
          نو~ که ا´رویت شد. به وکیلم داد ۵ ثنمود´´ و ~ از به کدرگیری تعبیر ´´املاع
          شد´´ هم خودداری کردو. اما تصور اولیه این بود که فقدان _هر و امضا،
          مسئله ای معمول در ایی نو پرونده ماست و ابن ورفه یک ورقه ر~ است.
          اما بعدا با مراجعات مکرر وکلا و خامواده ها به فثعبه 36 دادگاه تجدیدنظر، و
          نیز در مکالمه تلفسر آدای شریعنمداری وزمر بازرگا~ )مه عمران یک عضو از
          میثت برر~ و~ زندانیان سیا~( در حضور خانواده حای ها و نیز
          مکالمه نلفنب خود آقای مرتضوی با آقای ورگر رئیس شعبه 36 ماز در حضور
          خانواده های ما، که دم هر دو مورد نیز تلفن روی آبخون بوده و مکالمه را
          فمکان ~شنبدند. آقاای زرگر به صراحت امحلاو ~کند که ایشان ~
          مادر و ابلافی نکرده است> تععیه ت ما نیز مشانگی آن مود که انشا، اولبه ای در
          رابطه با حک صورت گرفته موده است که در همان موقو فثموم ای عا~ امنیت
          ~ دستور توقف صدور و ابلاغ و اجرای حکو را به شعبه مربوط ~دهد و
          در آ~ فثعبه نیز صدور حکم، قبل از مرحله ابلاغ منو~ ~نشرد و حتب
          فوننهته مزبور نه امضا، ~ثنمود و نه از دفتر سهبه خار ~گردد. گویا بعدا
          تیم تصمیم گیرند ۵ روی برومده ما با سرهیدا~ فسغه ای از ابن نوشته
          غیرر~ را که ظاهرا ~ از مسثولان قضا~ به عنوا~ ´´کسب اط لا، از
          متن آن´ا از شعبه دریافت ~کد، به دست مب اورند و از ایی موشنته
          غیرر~ و خاری فثنمده از شعبه برای ابلاع، سو،استغاده کرده و همان را
          به عنوان یک حکم م~ به ما نشان ~دهند. اما این ورقه غیرر~ نه
          حشم بوده است و نه ~ م وال اداری و از طرت م~ به ما و وکیلمدن ابلافی
          شاه است، بلکه در حیاط بازداثنتکاه به ووبت ما م سیده است! کسا~ که
          ابی سنام یو را جید ۵ و متقلبانه ایی ورله عیرر~ را به عنوان حکو امضا،
        
          
          تمعده و وسمب به ما فنمان داده امد طبن.< فا.ذ: ۵ > 5 )، ‌»یبن> فاهزسسز. دادگاه حای
          عمومب و انقلا- معرو بوده و حداقل به 3 ماه تا یک سال انفصال از خدمات
          دو~ معکور هستنا. پیکیری حای بعدی خانواد ۵ و وکلای ما نیز بارحا و
          بارحا چه از طریق دفتر سهبه 36 دادگاه تجدیدظر و چه از طرت دیگر و از
          جمله تماس ~ آقای نسربعتمداری وزیر بازم گانب با آقای زرگر )مسئول
          شعمه 36 ( به صراحت بیانگر این سوداستغاد ۵ بوده و حا~ از آن است که
          هیز ~ در برونده ما موجود ~باسد. نر :ژبتذ 30 حهر 8.3 . تیز دا از
          
          :نک ٨ ذ ٠ به شعببه 6٠٠ )< دلا.گ ه ک نقلانیه فژانغوا ٠ نه» شذبم.و دم ان حا دم م اطه ما
          بروند ۵ دوو خود تبدیل قوام شدیم. تبدیل قرار بازدانمت ما از بازدانثمت به
          وثیقه به ما ابلاو نمد وبدیی ترتیب در م ابکله با این دو پرونده ما دو مسد با
          
          ارز مسر بپس از یک میلیام د وبال دارنا مزد سهبه 26 در توقیف قرار داده ایم.
          
          از فازمین ٠ % 3 _فر بنه بعد و بس اار تا مب‌« قرار دیگر هیز دئبلب بوا<ی: اذ ٠ .اهه
          ازهاشت مما وجود نداقنت، ن پزا د ذز و.یطه باا یدم مذز اولثه دژ عژجلئه نجک په نظر
          فرار د 1 ستب و ٠ ر رابطه با برذنده دم و نیز تبذیل قژاام شذه بوایم. )ها بار تیم
          ویزه پشت پرونده ا تدارو اعمال زور از آرادی ما جلو گیری کرد.
          
          اهاا -لمب تو آد که دم ت زیهذ~ ‌« بهمن هلا> تآقتا؟ هرنسزی دانه ٠ اای را~ م د. (افای
          
          نقک فنودی بر ٠ که ٠ ~ آد تقاغاکبد آ.ا»کیه » با ااحنسا_ که و!:مک<ه ~ ک و مدتنه
          فخنکوهبث هاذ مطن شه ۵ بک ‌«. ا!قای متماهر ودی نیز به صراحت با این نقاصا
          موا~ فرده امسر ا<وم شتسر 1 ز ا~ی‌« اممه زد عه توک د.دحای هک موجود
          
          عف باعنک.(، بنابراین ار آن پس.
          
          ) . اگر ما ~ ندام ه )که در واقو نداریمرا، باید بلافاصله )حداقل پس ار 30
          _هر 83 ( آزاد ~شده.
          
          2 . اگر هم به ادعای آقایا~ ~ ااربم، بنا مه استوم م ثیس قو ۵ فضاییه، که
          
          <ستور ´ااقداوا´ نه ´´رسیدگ´´ به آن را داده، با احتساب کدم اندن فبمب از
          فدت محکومیت باید آزاد ~نسریم.
          
          اینک سواا، این است که چرا بس از گذستن یک صد و ده روز از اهضای اسنور
          آزادی ما توسط رئیس قوه قمناییه حنور این امر معتق فنمده است و افرادی
        
          
          که په طاهر بابد ~ امر معاما~ پا)ئژ خود مانئئند، خط مافو~ خود را
          
          نمپ حوا نند و عمل په اممنای مئاو مافوت م ا ببسر گومننی مب ائدازئد و در
          اط هاراتنثمان مپر آپنچا و آ ۵ جا مب گویند ئد آزادی ما م ا فدارمد و مپ خواحئد
          ما را دم دمسر دائنئنه مائئند.
          
          حمچغپن فئعنیک ه ک یپرکه ا<ن- مپ حواهثک ´´مژححسز>´ا زا یجا.پکزپن ´اا~ز.دکپه´ا کند
          بعئب پا ادامه طلم و اجحاف هاپنمالا همجنا~ بر قانون ننکنپ منما< ادامه دهنا
          و ما را علبر~ اا~ . ئبود هبز حک ئضابپ پرای پاژدائنت و حبس و ب .
          دستور ارادی پا فرص ادعای آنان مبنب بر وحود ~> همجئان در زندان شکه
          اارمد. اما پا اادلا ´امر~´´های ناصظم ادوام ‌» ما و خائوادهها م ا ساک
          
          نگه دارنا. همن ا~ که دادن مرحب په زمدامپان در وهعپ کنومب ژمدان های
          کننئوم، از جمله زندالا اوبن، به صورن یک امر مندا ول دم امده امسر و واحد و
          مفپاس آن برای خرابم کاای از سا~ و م وز گذننته و په فئکل معته و ماه
          در آمده امسر. اما در اپن موم د نیز برای ژنداب ن سپ سپ منفپاس هرحصپ 29
          و 8 الا ٠ ساغتته فی بکئپ د د»وه ژ. اشث. پنابرابپز علبرف ان که دادن مر~حای
          معدود په زئدائیان سباسپ خاتم بخنئئپ فیسر، اما مناسفائه در واطه ما ما
          همرا ۵ پا ئوکپ ´´هربپکام ی´´ امسر. بعنپ به جای آن که ما 30 رور هر ماه م ا
          پپرون )بعئب اژادا باشپم )چون هم حکم مدام بم و هم بشا به ادعای وجود
          حکم، دستور آزادی دام یمرا> ن ها چند روز آلا م ا په عئو‌» ´´مرحصب´´ در ببرون
          
          به سر پره< خائواده های ما هئمئ ان که فوهیه نمپ کئئد از ابن امکا- حد ائل
          برای حل مشکلان فردی و حانوادگپ خود اسنقاده ~، اما فیجکاه فربب
          مرخصب ها را نمب حورند و چابکزپن کردن آن په جای آزادی که حن مسلم و
          طببعب و قانونپ مامس م ا نمب بذمرند و مه ببکری ۵ و اعننراضان خود ادامه
          
          مپ دهثد.
          
          اما تنئپدهابم علاوه پر مانو، نبلبغب آگابان روی مرفصپ ها> د، بعضب
          حو-ههای ٠ احلب و یرخب حو،ه های حار‌» روی ثئمرابط -مدگپ ما نبز تکاث
          تکنت اتکبری جو- مر~ تمث ای آ> جانب و رئدگب ٠ ر سوثب. ،ا مطمه
          
          کر ٠ هاند. ٠ ، این رابطه نبژ متماپا~ :کر است ما دم -نداث وبزه ای ژئدگب
        
          
          ~کسر که بک: ز ٨ ´اف فببر<~> است ٠ که ؟:: ظلمز عزم ئ: جغرااقیا 9 بک ژمذا.نه
          وسمب )یعتپ ائوبن( قزااو داز ۵ ،. ااسالح‌»~ لز ، و ذیکر ا.قوااذ: با´ق د´ا~
          دزاقفر!،هک هه پاا ااتدقد ححعسز ایز. یلز،.تمتک لا، دزقهوست زبذ 1 نیاذ ا:وبن ثزاز
          تذااز ٠ م.خا. ۵٨ با وکل خچکذااذ اا: زتک اانیات ٠ و. بااز»اششرهک ی ٠ این رتک انته هز»
          نحب تو!>نغک. ازهد،:یق.< »!.لخک اطلا~عا.~شر. :بنا.ن ا>هبر. . که فزهجک و.ر نز فزو ٦ ی :ته ا:ذ.
          قزاز فادز . ´ام زخعبت :ندا فد تس %هک.قند فزاز باذداااشث، هذت یا.زذالشت و،‌».( و
          نه، حسری اوحضور به عدم حموزعس حه ی ا.مه خو»، س این. بازما،ستکا:ه ویو؟،
          
          هطک ثثه نذ< ~، ذرذد فی خر- هیچکذافو از زتد!ندن ابن ک ازذ´شتکاا: جته
          
          و،وبنک ژنذ!.ن ٠ ثبت ٠ هفبدشفذ.،
          
          دم مورد غذا هم برخلا~ کفنه آقایان در بر~ محاهل و مرخلاف نوشته
          
          درهه موبس ~ از ووزمامه های مرتبط با محافل قضا~> ما همان غذا‌» را
          ~حورمم که آشبرخانه زندان ~دهد. هما~ عذایب که خود دیدهاه به
          سربازان وظیفه نک هبامب حلوی دم وندان نبر داده ~شود. البنه بارها شاهد
          بودهایم که نه تنها بازجو ۵ بلکه مامور یی و مرافبا~ این زندان وبره نمدای
          متغاو~ که از ببرون مرای آن ها آورد ۵ مب شود را مصرف ~کنند. ابن نکته ای
          است که یک بار م ثیس مازدا تتکاه نیز در یبن جمو _هام نفره اتا~ ما به
          صراحت اظ هام داشت. وی ~ رئیس ژثک،اافه اوپئ به فا هفه کزده و یودجه ای
          ­اکه ما اختصاهر داده !،ست که ما پرای خود از بیرون غذا< نهیه کنیم و غذای
          زلک ا~ن زا فضرف فکثبم. فود ص هم متماها موده که وفت بازجریب مصاد~ با
          منکام ناهار بود به اال بازحو~ بلوص آوم دنا، اما وقنب به سلوه ماز گشتم
          غذا~ که دم سلول براه گذ اننهمه بودمد عدس بلو بود. این تغاولا امری
          بسیام معمو~ در بازداشتگاه است و معلوه نیسر بر~ از اقا بان جطور
          حسدم ت دم وغگو~ دام ند که مب تواننا ابی امر بد_هد م ا در بیرون و در معاهل
          داخلب حاکصین به گونه دیگری جلوه دهما. این نکته مبر ار _فدام ی زندان ویژه
          ما قابل تحقین امسر که در اولیی روز ماه م مضآن به عنوا~ افطاری به ما
          کالباس و خیار شوم دادند که من دل دم د و دل ببچه کرفت و به _فدام ی هرسنا ده
        
          
          تعدو. من ~داه و~ فئمابد آقایان برای درهه گفتن مجه فی ویزه ای داشته
          باثنند. همان طور که یک بار به لیکابو فرستاده وبژ ۵ مارمان ملل در م سید~
          به مسئله آزادی بیان به درهه گفته بودنا که من آراد شده او. اما بالاخره او با
          من در زندان اوین ابدار کرد و درو گفته شده اشکام فثمد. همچنین و~
          بنده »ر دذولمنته بک:زجوببر ژ ا.نقز!:دی> باا ٦٢ کیلو کا.لخش‌« ذ:ذ ٠ مولجه شدهی سغسر
          از آنه فیبست اد بقنب ،ف فک مو .تاف: جحعپ ذفک.گحد محدکغب فی 1 به هرخسب
          ن عیرذو و جند کپلن هزنواهنافه فحیشو؟. و هیعکاذ به ٠ وپک< قبل. ا: ونک لا هد
          
          نرسیده ام، م وی آن ماموز د´ ٠ ند هف ننسرذ که ا<گ ر ه‌« تعت فشاره چرا وزبو
          اف فه تنق> امشز ٠ ا
          
          باید به دیگر مسائل محل بازداتتما~ نمز اشاره کنم، من~ %به فمو:‌» مپه نقز
          »یکب .<و اتا_. فکمک ‌«،یک محوثنسره که هو قمبیب کا>ملآ مشکوک به فتنود »ر آت
          اینود، نام؟، دم هپاف.فوچبکت قنم مب زنتری ٠ ختیست زم یو تطژمو دو وییو. تاسر
          
          قرار »ا<ا.، یوای ورود وخژهه، حننب بز.ی ایدام پا وکبل~ هورت .ریس یید یدئت
          فرا- مب کپرو. آبا ابن نمراپط وبزه با حساسسز فو~العاده امئبنپ زندگب در
          سوثسز اسسز!؟ ما ماهها نلاش کردهم ئا مسثو)ن بازداشنکاه اجاره دادئد
          فثمب ها دم ااف ما ففل نشوا و اهراد ائا تل )که دو ئفر آن ها منشکل فکرر ادرار
          دارئد( بنوا نند نمب ها از دسنشوبب )که در حیاط ئرار دارد( اسنه ده کئئد.
          
          آن ها قبل از آن کاهب او لئالا ئاجار پودئد ئنئپ ها داخل اعلات و در ظرف
          مغمرمر ادرار کنند. ما ماه ها تلاش کرد مبر نا مسثولان ازد اشمکاه اچازه دادند
          نا به جای اسئغاد ۵ ار فانشق های پلاسنبکب عموما آلوده )و یا طرف و
          
          لبوان های مئنها به( ام مزبمه حودما~ ئائنئق و لپوا~ و کاسه و بئئقاپ اسفیل
          خریداری کئبو. ماهها اجار ۵ استفاده ار ووزامه های دلخواه را ندائنهنبر، الان
          ببز به مزمنه فنهعصب فعبه ~کببم. هنوز اجازه اسنقاده از مجلا~ وسمد
          کئشرر را فداریم. فمجس برحلا~ بئدحای عمومب رمدا~ اوبن، در اپن
          
          مام دانثتکاه وبژه ما فتعبور به فختل قعدودبث های اپکری بپز هسئئبر. ما
          مرخلاف ابکر وئدانپ‌« ممپجکاه امکان فماس ئلفئب با خانواده م ا ئداربو
          )مرخلاف امکان معمول و وابز دم بندها؟ عمو~ که اکثر وندانبان امکان
        
          
          تاس ~ روزانه با خانواد ۵ را دارنا( و در واقو بجز مواتو ابدار با خانواده
          همیشه در یک قلعه معمور و بب ارتماط ما خانواد ۵ به سر ~برسر. بک بار که
          من برای _فارمین مار با تکرار محدو رسید~ و کام~ در دستر~ مه
          بزننهک متخصص مواجه شده و به فاجار برای حل مشکل ~ هیجد ۵
          ساله ام دست به اعتصاب نمدای تر و سپس خشنک ردو )و در طول سه روز با
          8 کبلو کاهش وزن مواخه شدمرا تا مسثولان مجوز خرهن از زندان م ا به ص
          دادمد ٠ تنها در مسیر خانه و با تماس ~ با مصسرو، وی متوجه شد من
          سه رور در اعتصاب غذا بودهام و تا آن مکاه ار همه منثمکلات و مسائل پیس
          آمده ~خبر بود.
          
          در این بازداشتکا ۵ ویزه باز برخلاف بندهای محمو~ ها با معد ودیت زما~
          برای استغااد ۵ ام ثلوبزبون موا_میم و علیرغم موافقت رئیس زندان اوین،
          مسثولا~ این بازداثنتکاه همچنا~ با مادید ۵ گرفتن این موا~> از ساعت ))
          مه معد مر~ انا~ و نلویزیون ما که کلید آن در انات نک هبانب قرار دارد را قطو
          ~کتمد و ما در وسط بک ~ سنما~ با مک مسامته فونمال سر ~
          
          نا 5 هان مه شکل توهین آمیزی با قطو پرت و نصفه کاره ابدن آن مبلم ما
          مسامته و... مواجه ~ثنموه. نمب دانم ا.پا رئیس زندان اوین م ا به بازدانثتکا»
          حا )یازداشتکا 325۵ ویژ ۵ ( راه سردهنا یا نحیر، احا بک بار خود شاهد بودو یک
          نگهبان ساد ۵ که ما را برا؟ ایدام با وکیل به اذا~ در خامه از بازداستگا ۵ ، به
          بغش اداری زندان اوبن برده بود و مب خوا مسر ناظر بر دیدار ما با وکیل ما منمد.
          و~ ما و وکیلمدن به این امر اعتراض کر دیم و گغتیم در این وضعیت حاضر به
          گفتگو فیستیم و او داشت ها را بر~کرداند، در بین راه با رئیس زندان اوین
          مواخه فثمدبم. او وقتب از ماجرا مطلو ننهد به عنوان رئیس وندان به نک همان
          مزبور دستور داد بکذارا ما بدون حضور او با وکلا ایدام ‌» اما وی به
          صراحت از دستور رئیس زندان سر~ کرد و گفت ص از شما اسنور
          ~گیره! و باید مافوقی )~ مسثولین بازداثنتگاه 325 وبژه( به من
          اسنور دهنا. رئیس زندان اوبن دم مقابل ما و وکلایمان مجبور شد ~ ما
          بازداشتگاه وبژه تماس بکیرد و مواهغت و اسنور آن ها م ا به نک فبان ما متقل
        
          
          کند نا وی اجاز ۵ دهد ما بدون ماکلر با وکیل ایدام کنیم!
          
          همعنین .م خلاف مک افغسز: ی ثسن> زیدااذ ا<وئ، مسثولان بازداشتگاه به ما اجار ۵
          فداده اند که برخلاف رسو م ایز در بمدهای عمومب یک آینه> ولو کوچک، داشته
          بانمس ما بتوا نیم از آن برای املای مروصورت اسنقاده کسر و به ما کغمه شد
          هر کس دیگری را اصلای کند! خلاصه همانطوم که به مسمو لان بازداشتگا ۵
          ویژه ای که در آن به سر ~بریم نیز گهته او قزختلا حداکمزبز اا:. < ق فدامه> ولمرس
          فزر . اقد‌» جهک._یغز؟ ٠ مما« فژبخگه حک اکد بز المنتن_ذ ٠ کین المسته نه: ٠ بک .تماذ عیجوعسر< و
          یا قظ فنبزد و _نسخهای ٠ جد:ی ٠ بو ااتاسرظ غبذ جحعید هحک ذ» م بسته در یک زندان
          عمو~. خلاصه آن که ما اار ااقعزا-ک نه ا`بحقازهزاذگه´´´- منتقل سده ا-.
          بنابراین من کلیرف آ~ که ~داه وضو بعداننهت و یا هوای ~ دم ایی
          جا )یعون هبچکداو از ما چهار نفر سیگاری نیستیمرا _متر از مند عمو~
          امسر، اما در وفنن از ابن بند وبره، با معد ودیت های خاص امنیتب و زندگب
          زیر نظر دور بیی و فنهنود و کسرل مسنصر زند~ و دیگر معدودلا حای ~
          و رفا~ و بز~، به بند محمو~ لعظه ای تردید و دونک ~~. و فرجمه
          ~دهم دود سبکار و فضای تملوتر بند عمو~ م ا فعمل کنم اما از ایی قید
          و بندهای رو انب و رفا~ و بزنغکب م ا~ سوو و محبور فباشم برای بیرون
          مردن کوحکربن باددا~ که از کتا~ بر~دارو، آ~ را به نظر و کنترل آقایان
          برساه و یا آوردن هر کتاب و م وزنامه مجوز دام و ر~ کنحوم بنا مه فاببد آ_ما
          
          باسد و بر~ از کتاب های رایه و ر~ کتسرر احاز ۵ ورود ببدا فکند و مجبور
          به بازگرداندن آن ها باسو و عجیب نر آن که برای بازگرداندن کتاب ها~ که
          خود اجازه ورود داده اند و حال بس از مطالعه مب خوا~ آن ۵ م ا برگردانم باز
          فباز مه کننرل و کسب مجو: داشته با~: باالانی آنه که تر-یه ~دحم اگو
          ظالما نه و غبوقانونسر نیر د. زنک،ا~ن حسرسر‌« د. یک زندا~ وسمب زند~ فند 1
          ا~ »ر فهرست زندانیانش ثبت نده باشد نه در یک زندان غیرم سمسر که
          فقط دم معدوده جغرافیای یک زندان ر~ قرارداد ۵ نمده . و دم وافو به
          سکل فریبکارا نه ای بنهان ند ۵ باننها - تا اگر ~ برا- بسنی آهد
          خانوادهاه بدانند با کت و کفا ظرث نحسنند.
        
          
          امحضائ ححتن و شوواف> عنالتین. اهنبث خشت
          
          طاهژآ او ر 1 ست جحهوی پرای ٠ اسرلد و اجز!ی قواتین. وسمب جحعووی
          انئعلاهت ظ ری ،م مسز آیک< اینشان در کدشته ~توانسته اند از این قوانیر در
          جا~ که به نفو حقو~ مرده و دم دفاع از آرمان واا)ی آزادی، به عنوان
          بزرگترین حواسته انغلاب بزرگ مردو ایران علیه استبداد وابسته سلطنتب
          است، دفاع کنند. و اینک نیز نه ~توانند و نه شاید ~خواهند حنین کتعد و
          مزبنه های فردی آن را بپردازنا. اما ار آن جا که آقای خا~ را فردی بافرهنک
          و باوجدان ~دانم )خر حند گا~ اوقات کمنی به وجدانننهان مراجعه
          ~کمتد!( از ایشان ~برسم آقای خا~! بعدها و~ گرد و غبار حوادث
          خوا بید و هنکا~ که در خلوت خود و به دور ار مر~ حملات و انتقادات تند و
          غیرمنصغانه به شما که در عکس العمل به آن ها ~توانید در در وننان حق به
          جامب باسید، دم لاها~های خود با دمیب سفت وجدان فردی تان به خاطر
          توجبه مصلحت ها بر حقیقت ها و پیمان ها، آن هم مه مصلعت مردو و ~من>
          جه کار حواهید کرد؟ اما فماطور که به ممایناه ایتما~ در فبنت وسیدگب به
          وضعیت زندانبان سمامسر گعتم د آقای خانسر دم لعظه لعظه زنداد و
          
          سیغتوها~ که رندانیاذ فی فی نوادذتتائ آن ها، به وبود خپل< داننجن یک ذ.
          نویسندکان، رق زندهه نکاح از ق فعالاذ سیا مسر، تعسل مسر کنندا سهدم اند و
          بایز موزی ماسغثو باشنا. ٠ ایشان سخنان بزرگ را در ~ با تعمل
          اندک و کرجک مطرد کردنا و حمو و~ ار دانشجویان با اکتمدد به این
          حرهها وارد معنه های ~پشنوانه ای شدنا که سر و کاری جز با فننهام های
          جسمب و روا~ زندان و سلول های اننرادی فداشت. هر جند نسل من و
          امفال من )که خر داد 82 برای بنجمین بار در طول عصرو بودکه بازد انسر
          ~شدو و بازجو بب مس ~دادم و اینک متمیر سا~ است که زندان
          آقایان م ا تجربه ~کنم، همانطور که دوست ~برونده ایکره _هاردهصن
          سال زندانش را تجربه ~کند(> و بزرگان و افراد نسل قبل از ما با دعوت و
          دعوتمامه افای خاتمب )هر جند ایشان پیمان ها~ با همه مست( بای مه امز
          ره لاهادهایم و بر اساس ابمان به عقاید و آرمان فاممان و عنق و علاقه به
        
          
          ~ و میهن حوت، در حد نوا- امدک ما~ کونئتبدهابم و طلبکار فپچکس ~
          فبستبم. اما در براهر فرمنه حایب که سه ئسل مسق و مباثسال و موپزه جرات
          در ایبز را ۵ برداخثه و مب پرداژتد، افای خانپ خود یجه هزینه ای کرده اند(
          همچنپئ افای ثمئاحرودی وثپس و مسئول اصلب گوه فقابپه که هر از یجندی
          بسات پک ایوژبسپوت بحترهای مهحب از حرف دل مئتغدات به فو ۵ فصابپه را
          مطمه مب کتند> ائئطار دارثد ابپز سحنا~ در~ و دلثثنمیی چکوئه ئعپیر
          شونا( په مظر مب رسد ابن امر سمکپ دارد که خود ایثتمان جئدر سمنات
          خود را مجدی بکیرند و دپکراث مابه اژا؟ محملپ آت را منتاهاه کعمد.
          
          آفثاکثه فثمه حزودئ ا. آبا نصرر ~کمید آن چه عملآ در حوزه مسثولسر شما در
          م ابکله با متهمان و زندامیاما سیامسر ~ عقید~ معتق ~نشرد ´´لکد از بامن
          و نوازش از با)ست´´( طاهرا این یک امر ساده مدپرسر است که در یک ذهاد و
          دستکا~ با این همه ~ و فانون~ که در سخنان ایشان منعکس
          است، اگر در طول ما_ها و سا_ها اصلا~ هورت فگیرد یا جای مدیر آگاه به
          هعف هاسز یا جای متغلعان. آا آقای تماهر ودی حامنر به امن انتخاب
          هستنا( از برومده خودمان مثال بزنم، اگر آزای نثماحرودی در امضای خود
          برای آزادی ما )که از یکما و ده روز پیس ناکنو~ هنوز در حال گذراندن مرا حل
          اداری است!( جدی هستنا، ماید برای قلم و امنای خود احتراو قائل باتعمد
          
          و از آن دفاع کنند و نکذارند اهراد و تیم های ویژ ۵ و نور~های خاص ذیل
          سلسله مراتب اداری اینثمان مه دستور مافوت خود بیسز از سه ماه
          ~اعتما~ و دهن~ کنند. چمد م ور ایمده ووشنکر جدیت یا عدو جدبت
          ایشان در سحنا نشان و دقا، از احنر او و نثث ن فانو~ امنا بسان به عمران یک
          مصونه از خپل انمو ۵ ، در ممبن برونده حواها مود. اما ٠
          
          اعضای معنرو تثورای عالپ امبپ ملب
          از شمایه محوان ما)نربئ افرادی که ظاهرا در این گونه مسائل تصمیم
          مپ گبرمد و پر وئده ما ئیز در حوزه کاری فنما فرار داتثنه و دارد و با حدا هل
          تیعات اپن گونه مسائل در حوژ ۵ کارتا< فرار مپ گیرد، مب قوا~ نه هو انبن
        
          
          اعلامیه -ما~ حقو~ بسر )که به ~ امضا، آن توسط جم موری اسلا~
          در حد و ~ حاکم مر قوانیر دا~ است> اما اجرای آن تو~ بیش از حد
          ار دستگا ۵ قاید ویرانه کنوی امسر(، بلکه فمین فوا مبن خودتان را در
          رابطه با ما اجرا کنیا. آیا استوم شما مسر بر توقف صدور ابلاغ حلم ~
          م‌» حال به هر د~ که چین ~ گرفته اید> همچنان مرقرار اسز یا
          خیر؟ آیا سرهای ویژه حق اارمد و ~توانند آن را اجرا نکد )که فاکنون در
          مورد ما نکرده اند( یا خیر( و خلافه آآن که فا ا<کز هکم نداازیم )که »ژ واقو
          ناا‌«یما مس~ چرا دم زندانیم و )گر فمدحکم دام یمرد دستور آن ادی ها -اد< نثد ۵
          یپسر چرا باز بس از یکحد و د» روز آز 1 د فشدهایم؟
          همانطور که در ابندا کفم و در بامان نیز تکرار و تاکید مدکنم ابن نامه را بدان
          خاطر خطاب مه تعما نوشت که ترجیه ~د~ مشکل قانون شکب آشکار
          در رابطه با من )و دو دومسر دیگر هم برومده( در فمین حا قطو شود و خود و
          خانواده و وکلایم فاچار به اقدامات اعترا~ نشویم که طبیعتا انطاس و
          نبعات ببن ا~ بیدا ~کند. هن~ به عنوات کخو کوچکبر از خانواده بزر 3
          نوکوایر فذحبسر و به عنوان بک فرد کوچک از خانواد» بزرگ هلب . هذ~
          )که فراتر از یک جریان با تنثکل خاص و معدود است(، و این دو خانواده هم
          ممپوشای جدی با هم دارنا. بنا به ایمان به اهدان و ارهان هایم و عشق په
          
          و~ فعالیت کردهاه و ~ داشته و دام و که فمان گونه که از آزادی و
          عدالت دم برابر ستم و تجاوز جریان م است دا فلب در حد توان و بمناعت
          معد ودو دقا، کنم، از استقلال> فومت و منآهو ~ نیر در مرام سلطه و
          زیاد ۵ ~ جریا~ راست ~های، باز در حد توان معدود‌» حراسسز فمابم. و
          در هر دوی ابن عرصه ها مبز> بنا مه تحار~ تار~، روسر مسالمت آمیز بوده
          و خواها مود. اما مرکونه رورگو~ و تجاوز به کرامت امسانب او، به آزادی،
          عدالت، استقلا‌» هولا و ممافو ~> را حداقل در درون و وجودو، و نیز در
          حیطه معدود فعالیت فرهنکد . میاسب . احتما~او تحمل نکرد ۵ و
          نخوا~ کرد. ی مد همان ی مد و پیمان همان پیمان.
          
          دربایان بک تناما بیشتر فدارو: لااقل قوانین فودتان را در بار ۵ ما اجرا کنیا و به
        
          
          این طلم مسعمر باما ٠٠ هبد.
          د، امنظا، پاسه عاحل آفاما ٠ معترم مسنم. و اکو ٠ ، بحب دو هفته آبمد ۵
          احثاات ~ ٠ ‌ «اطه با قا صو.ت کر< فو ٠ ،ا معنق ٠ • اقدامات اعنو اضسر
          بعدی هت ٠ ان‌« ما تسکو.
          ،صا علبعا~
          
          د)ا)اه ه))
        

Download Attachments:

Exit mobile version