بند ۸ زندان اوین: «یادآور روزهای تلخ کهریزک» برای مجید مقدم
روز سهشنبه ۲۰ مرداد ماه آقای مقدم شرحی تاثرآور از پنج ماه زندانی بودن خود در بند ۸ زندان اوین را در صفحه شخصی فیسبوک خود منتشر کرد. در پایان این شرح وی از مقامات ایران خواسته است که مقررات داخلی ایران در مورد زندانها را که در آییننامه زندانها قید شده است را اجرا نمایند. مرکز اسناد حقوق بشر ایران این مقررات را در گزارش اخیر خود تحت عنوان « نادیده انگاشتن حقوق زندانیان در جمهوری اسلامی ایران» با استفاده از روایتهای شاهدان عینی مورد بررسی قرار داده است. بر اساس یافتههای این گزارش جمهوری اسلامی ایران قوانین خود در مورد رفتار با زندانیان و وضعیت کلی زندانها و بازداشتگاههای موقت را به طور مستمر در سراسر ایران نقض میکند. روایت آقای مقدم در مورد پنج ماه حبس در بند ۸ زندان اوین به یافتههای این گزارش فوریت جدیدی بخشیده و یادآور بازداشت وی در بازداشتگاه کهریزک در تابستان ۱۳۸۸ است. در آن زمان شرایط بسیار سخت و بدرفتاری باعث مرگ چند زندانی سیاسی شد. آنچه آقای مقدم شاهد آن بوده است باعث نگرانی شدید در مورد تراکم شدید جمعیت زندانیان و وضع بد بهداشتی در بند ۸ زندان اوین است.
متن نوشته آقای مقدم در پایین آمده است:
بند۸ زندان اوین ( کهریزکی دیگر)
بندی که برای من یادآور روزهای تلخ کهریزک شد.
ولی اینبار نه پنج روز که شاید پنج سال باید شرایطی مشابه را تحمل میکردم. فکری که در تمام طول مدت اقامت در بند هشت روحم را که ۶سال پیش ازاین در کهریزک زخمی شده بود را دوباره چنگ میزد.بندی با بنایی کلنگی و ساختتمانی اداری ، باسقفی کوتاه، بدون تهویه مناسب، غیر بهداشتی و متشکل از ۴سالن (۷،۸،۹،۱۰ ). در هر سالن ۱۱ اتاق ۱۵ تا ۲۰ متری وجود داشت که در هرکدام ۳۵تا ۴۰ انسان زندانی بودند. زندانیانی با جرایم مختلف و عموما عمد مانند: جعل، کلاهبرداری، اختلاس، شرارت، قاچاق مواد مخدر، تجاوز و قتل.در بین این زندانیان خطرناک نزدیک به ۴۰زندانی سیاسی دیده میشد که اکثر قریب به اتفاق آنها اتهاماتشان مربوط به انتخابات پرحادثه ۸۸ بود. برای اولین بار واژه خوابیدن کتابی را در بازداشتگاه کهریزک شنیده و تجربه کردم و هرگز تصورش راهم نمیکردم روزی آن تجربه های تلخ دوباره به کارم آید. این بار نه ۵روز که ۵ماه کتابی خوابیدم ، آن هم در حسینیه، کریدور، آشپزخانه و جلوی سرویس بهداشتی. شب ها اینگونه سپری میشد و روزهایمان در صف فروشگاه ، دستشویی، حمام و تلفن میگذشت. آخر آن بند، ۱۰برابر ظرفیت، درخود زندانی جای داده بود. نگرانی از دزدیده شدن وسایلی که به دلیل نبود جا در سبدهای میوه چپانده و در گوشه حسینیه رها کرده بودیم هم اضافه کنید بر سایر دلواپسی های روزانه. نبود گاز و آب گرم در اکثر روزها، نبود جا برای نشستن، استراحت کردن و غذا خوردن، عدم تفکیک متهمین بر اساس نوع جرم و سن، مصرف علنی و بی دردسر مواد مخدری مثل شیشه و ازدحام بیش از حد بند از یک سو، نگهداری ارازل و اوباش خطرناک در کنار زندانیان سیاسی و احتمال وقوع درگیری و مورد ضرب و شتم قرار گرفتن ما توسط آن دسته از زندانیان خطرناک به دلیل اختلافات شدید فکری، فرهنگی و تربیتی از دیگر سو ، شرایط اسفباری را برای ما رقم زده بود.
حال به تمامی این مشکلات وجود تعداد زیادی از دزدان دریایی سومالی، قاچاقچیان مواد مخدر از نیجریه و ژاپن، و زندانیان خارجی دیگر از تانزانیا، بولیوی، سنگاپور، آفریقای جنوبی و … و شایعه مبتلا بودن تعداد زیادی از آنها به ایدز و انواع هپاتیت راهم اضافه فرمایید.
وجود یک کتابخانه کوچک با تنها ۱۲صندلی برای حدود ۱۴۰۰زندانی از دیگر عجایب آن بند بود. هرروز صبح انواع روزنامه ها ( اطلاعات،ایران،رسالت،اعتدال،سیاست روز،شرق،قانون و …) به کتابخانه میامد و ازآنجا بین سالن ها تقسیم میشد. بوی تازگی روزنامه ها صبح زود دکه های روزنامه فروشی را به یادمان میانداخت . همیشه از روی کنجکاوی درحالی که مسئول کتابخانه مشغول جمع و جور کردن روزنا مه ها بود، دزدکی و با شوروشوق فراوان، تیترهای روزنامه شرق را مرور میکردیم. آخر، روزنامه شرق هم برای زندانیان سیاسی آن بند ممنوع بود و فقط افسران نگهبان و کادر زندان حق خواندن آن را داشتند. روزنامه قانون هم هفته ای ۲یا۳بار میامد که آن هم در اتاق نورچشمی های زندان گم میشد. آوردن نشریاتی مثل مهرنامه، چشم انداز، ایران فردا، اندیشه پویا، نسیم بیداری و هفته نامه صدا به داخل بند هم کار حضرت فیل ( ع ) بود. شباهت های بسیاری بین بازداشتگاه کهریزک و بند ۸ وجود داشت و به محض ورد به آن اعتراضمان را به طرق مختلف به گوش مسئولین زندان رساندیم و آنها در تمام طول مدت اذعان داشتند که در جریان کامل مشکلاتمان هستند و به دلیل نبود امکانات و فضای کافی قادر به اجرای قانون نیستند و این ادعاها در حالی مطرح میشد که ما از خالی بودن بند۳۵۰ و تعدادی از سالن های بندهای ۴ و ۷ مطلع بودیم. به هر جهت اکنون و با انتقال تعداد زیادی از زندانیان بند ۸زندان اوین به زندانی درقم، گوشه ای از مشکلات زندانیان که یکی ازآنها ازدحام بیش از اندازه بود مرتفع شده اما همچنان مشکلات دیگر پابرجاست. تمامی این سخت گیری ها در حالی بر زندانیان سیاسی اعمال میشود که روح قوانین بر مدارای بیشتر با زندانیان سیاسی که در ارتکاب اعمال، نیات شرافتمندانه ای داشته اند، تاکید دارد.ایکاش مسئولین کمی هم دلواپس عدم اجرای قانون و تبعات مخرب آن باشند. اکنون و با باز شدن فضا در بند ۸زندان اوین، انتظار از مسئولین و به ویژه دادستانی، فقط و فقط اجرای کامل قوانین سازمان زندانها و به طور خاص تفکیک زندانیان سیاسی بند هشت ، پیش از رخ دادن حادثه دلخراش دیگری است.
امید است که که مسئولین، توفیق اجرای کامل قانون را که وظیفه ذاتیشان است به دست آورند.